حاجی مهیاری از آن پیرمردهای با صفا و سر زنده گردان حبیب بن مظاهر لشکر حضرت رسول بود.
لهجه اصفهانی اش چاشنی حرفهای بامزه اش بود و لازم نبود بدانی اهل کجاست؛کافی بود به پست ناواردی بخورد و طرف از او بپرسد: «حاجی بچه کجایی؟» آن وقت با حاظر جوابی و تندی بگوید: «بچه خودتی فسقلی، با پنجاه شصت سال سنم موگویی بچه؟»
از عملیات برگشته بودیم و جای سالم در لباس هایمان نبود. یا ترکش آستینمان را جر داده بود یا موج انفجار لباسمان را پوکانده بود و یا . . .
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را در آورده بود!!!
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها :|
چه می کرد؟؟!!
.
.
.
.
خخ :)
ما ها الانشم نمیتونیم همچین کارایی بکنیم...خخ :)
:|
.: Weblog Themes By Pichak :.